شعریاران

نقدوتحلیل اشعار

شعریاران

نقدوتحلیل اشعار

دیگرمعنا نمیکندکسی مرا...!

ثبت درتاریخ چهارشنبه 15خرداد1392 به شماره سریال244438 درسایت شعر نو

سایتهای :دلنوشتنی – شعرناب –شعر2 – وبلاگ سروناز– فیس بوک

دراندیشه ی کودک بیعار آن روزگارم !

پرسه میزدم درکوچه پس کوچه ها

با کهنه کفشهای بزرگترازپایم!

که گاه جامیماندلابه لای سنگلاخهای ترک خورده

با انگشتانی که برای نفس کشیدن

بیرون آمده بودازسرجوراب

ودستانی ورم کرده ازغروروشیطنت !

برای آزارزنگ خانه ها وُشکستن شیشه ها

با نهیب وُ فریاد عابران کوچه بازار

امروز خاطرات طفولیت ام جا مانده

پف کرده گذشته ام !

احساسم پیر ، عشقم رسوائی

شباهت ام بزرگی ، که گم شدم درونش

دیگرمعنا نمیکند کسی مرا ...!

که معنایم فرسود درعمق کودکی

اکنون به حراج گذاشتم خودم

پیله وران ورق میزنند ، جسم اوراقی ام

تا نرخ گذارندبرفهمم

وره گذران با تبسم تلخ تامیزنندنگاهشان

کاش پاره میشدبکارت ذهن بزرگی ام

در کوچکی جاخوش میکردم ...!

s@rv

کوتاه ترین راه

برگشت به خود است

http://www.shereno.com/5531/27528/244438.html

**

تحلیل استادارجمندم جناب محمدفلاح براین سروده درسایت شعر 2 دات کام

درودبرشما

ماشاالله کودک شیطونی بودید استادگرامی

شعرخوبی خواندمگرچه طولانی ترین راه بازگشت به خوداست وافرادمعمولا همه راههارا میروندکه همین یک راه را نروند.دغدغه ی شما درشعر ازدیدمن مبارزه با پلیدیهای عصر حاضر وزندگی ماشینی بوددرجستجوی بشر آنجا که مولانامی گوید:

ازدیووددملولم وانسانم آرزوست

شعر بسیار زیبائی خواندم وبایادآوری تلخ وداعبازندگی که درپارگی بکارت ذهن وبازگشت به کودکی نشان ازانسانی خسته داردکه فارغ ازسن وسا ل( چون این انسان می تواند جوان باشدیا پیر فرقی نمی کند) این شعر ففقط یک چیز مشترک درتمام انسانها را یادآوری میکند وخستگی است .خستگی اززندگی که تنها راه آن رسیدن به کمال (پرواز روح)است پروازموقتی که مارا به خلسه شعر می بردوپرواز دائمی که مارا به ماوای ابدی میبرد...

این شعر مرا بیادشعردیگری ازمولانا یا شاید اقبال لاهوری انداخت :

برای من مگری نگودریغ دریغ... – کدام دانه فرورفت درزمین که نرست ؟

رقص خوش زمانه


بت شده درتاریخ شنبه 5 اسفند1391به شماره سریال225025 درسایت شعر نو

سایتهای : شعرناب –شعر یک -پارسیسا-فیس بوک

الهام ازشعرزیبای (شعله زبانه میکشد ... ) بانوی بزرگواراستاد فاطمه لشکری عزیز (راجیل کرمانی )ونظر این استادگرانقدر

**

باردگر سکوت شب ،  مرا نشانه میکند

بسان دل شکسته ای ،  اسیر خانه میکند

اشکِ به دیده خفته را، بروی گونه های من

قطره به قطره میچکد گریه روانه میکند

خسته شدم ازاین فراق رفته زمن دگرفراغ

هیزم گُرگرفته ام ،  فقط زبانه میکند

بغضِ نشسته برگلو ، بریده تاروپودمن

ناله ی جانسوزمرا، به دل کمانه میکند

این قلم شکسته نوک ، بوم سیاه دفترش

برای خوش رقصی خود، مرابهانه میکند

شعروشعورواژه هاکلاف ریشه ریشه شد

صدای ضجه های غم ازآن زبانه میکند

عاقبت پیری من ، درد وبلا وناله شد

رقص خوش وعذاب جان فقط زمانه میکند

بس کن ازاین جوروجفا، ای فلک ستیزه جوی

آتش غصه های من ، شعله خزانه میکند

s@rv

http://shereno.com/5531/27528/225025.html 

بانولشکری ، استادومدرس زبان ادبیات فارسی ، اهل شعروعرفان ونویسنده داستان ومطالب عرفانی ، ازفعالیت های این بانوی بزرگوارنظم ومعانی کتاب شریف نهج البلاغه که 6 سال درحال انجام بوده والبته کارایشان دراین زمینه با کارهای گذشته تفاوت فاحش دارد

کامنت استادلشکری درشعرنوبراین سروده ی ناچیز

سلام استادبزرگواروارزشمندجناب لقمانی

شعرتان انقدرحس وعاطفه قوی وزنده داشت که به یک بار خواندن اکتفا نکردم بلکه چندین بار خواندم .خوشحالم که این شعر زیبا الهام ازشعر من است وسعادتمندم ازاینکه قابل دانستیدودست نوشته ی ناقص مرادرخورتوجه والهام انگاشتید.

هزارساله باشیدوقلم سبزتان هماره مانا ونویسا بزرگوار

صدها سبدگل تقدیم شما ، وفی البداهه

عشق ، مرا زهای وهوفکنده است وبی گمان

مرابه شهرآرزوبازروانه میکند

فاطمه لشکری (راجیل کرمانی )